::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::
::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::

::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::

انفجار انکار است امروز

من بر خلاف چرخش زمین می گردم و اطرافیان زمین را می چرخانند ، دیربازی است که نسل من خط کش گم کرده و اشعار نو جایگزین نصیحت پیران دیروز شده . و زندگی من بازگوی واقعیت این نسل است و همینی است که هست

مین به ذهن گذاری عادات جوانان پیر نمای امروز است و هر تصمیم درست نسل من خنثی کننده این میدان . انفجار انکار است امروز . هرکه پا گذاشت در دشت فرود آورد قدم بر تصمیم نیاکان که حاصلش ترکش انفجاری بود به نام واقعیت . هرکه در این دشت خواست بسازد واقعیت انکارش کردند هرکه به زادو ولد مین روی آورد تاریخ نویسان فاتح دشت نگاشتنش .
 سمند ما بند کمند ریاست بشین تا  زندگی گوید راز به دست کیاست . 

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ

سلام
من هم عاشق بهزاد بودم ولی اون به من خیانت کرد(با نامردی ودروغ)
ازش جدا شدم ولی هنوزم حالم بده...

نگین یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ

همه جا نامردی و دروغ هست حساب کتابش هم دقیقه.چیزی که خیلی وقته چشماشو بستیم مردی تا نبینه کجا باید زن باشه و کجا مرد.خطاب به مریم بوددددد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد