::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::
::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::

::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::

دنیائی زیر خاک!

دیگه دنیا به سبک خودش موسقی می نوازه دیگه نه میشه موسیقی آروم گوش داد نه میشه موسیقی تند نه می تونم دکلمه گوش کنم نه می تونم موسیقی به سبک بی کلام بشنوم فقط میشه نفس کشید صدای تند نفس هنگام فرار از مشکلات خودش یه ساز قشنگه وقتی می ایستی و نفس می گیری تا دوباره فرار کنی اونجاست که دیگه ساز تکراری سراب! صدای رگبار شب صدای بارون اشک توی سنگفرش خیابون زجر دم مرگ یه معتاد کنار جوب ته غم لابه لای حسرت ، ولی وقتی خسته ام قلمم نشانگر حقیقت چرا وقتی کاغذا سیاه می شن دستای من از بارون غم خیس نمیشن! جرا وقتی اشک آدما از چهرشون زلال تره غم آدما از دلشون سایه تره ! می خوام فرار کنم برم مهم نیست تکرارش فقط یه مشت دلیل موندن! فقط هرجا خوابیدم و دیگه چیزی ندیدم! بیشتر مرا ببینید! بالای سرم این نامه را برایم بخوانید....!

نویسنده: بهزاد منفرد

 

 


 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
بیتا سالک پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:22 ق.ظ

هر آن کـه جانب اهل خدا نـگـه دارد
خداش در همـه حال از بلا نـگـه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
کـه آشـنا سخـن آشـنا نگـه دارد
دلا مـعاش چنان کن که گر بلـغزد پای
فرشتـه‌ات بـه دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسـلد پیمان
نـگاه دار سر رشـتـه تا نـگـه دارد
صـبا بر آن سر زلـف ار دل مرا بینی
ز روی لطـف بگویش که جا نـگـه دارد
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفـت
ز دسـت بنده چه خیزد خدا نگـه دارد
سر و زر و دل و جانـم فدای آن یاری
کـه حـق صحبـت مهر و وفا نگه دارد
غـبار راه راهگذارت کجاست تا حافـظ
بـه یادگار نـسیم صـبا نـگـه دارد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد