ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شمع بیاورید همه را روشن کنید دور به دور اتاق بچینید فضائی شاعرانه بیافرینید و ببینید که می توانید بنویسید. همه ما را با فلم نوشتن آن موقع که شمع روشنی بخش خانه اشان بود. خاطراتت را دیکته مکن بر ورق آنها را بنویس بر قلب، صدای باد می آید بادی پائیزی از دور دستها چندی نمانده است که شمع های زندگیم را خاموش کند ، زندگیمان را خاموش کند این زیبا تر است اری من هم شما هستم من هم سایه ای پایکوب شده از پای شما هستم بارها مرا بر دیوار دیده ای و نگاه نکردی با تو راه رفته ام قدم به قدمت اما فقط در شبت، شبی که ستاره ها فقط چشمان مارا می دیدند. بارها شده دلت به رحم آید از این همه رنج و سختی روزگار؟نه برای خودمان ، من تو همیشه باید زیر بار این روزگار خم شویم. نگاه کن به آنطرف خیابان شمعت را با خود بیاور بنشین کنار پسرکی در زمستان. دستانش از شدت شهامت یخ زده است شمع را وسط بگذار 10 دقیقه اش را با خریدن یک شاخه گل بخر و ازش بخوا برایت با این شمع بنویسد تا بحال این صحنه را دیده ای؟ از چشمانت تمام گلهای پسرک بارانی شده است اما او همچنان می خندد و صحنه جدایی از پدرو مادرش را برایت توصیف می کند! آری دردناک است بسیار دردناک است انقدر که برای خود ارزوی مرگ می کنی. حیف که دستم خالی است البته با پول نمی شود احساسات از دست رفته پسرک را خرید بعد از آنکه پسرک را ترک کنی ساعت ها تو را از یاد نخواهد برد حتی پول گل را هم به تو پس خواهد داد وبوی گل را به تو هدیه خواهد داد. سرت را بالا نگه دار نشو مانند بقیه، شعار مده کمکش کن نه بخاطر او بخاطر شمعی که با بادهای پائیزی خاموش نشد وقتی در کنار پسرک نشسته بودی بخند بگذار ناراحتی روزگارتو، ضربه ای به زندگی گوارایش نزند.یه نزدش برو هر شب با او حرف بزن فکر کن فرزند توست به اودرس بیاموز بجایش او به تو یاد می دهد چگونه شمع هایت خاموش نشود...
سلام دوست عزیز
من اپم
آدرس وبم عوض شده
خوشحال میشم بهم سربزنی
www.ali59.mihanblog.com
لطفا ایمیلت رابرام بفرست تا
ازطریق آن خبردار بشوی
من نگینم...به من هم بیاموز چگونه خاموش نشود شمع جا مانده ی قلبم