::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::
::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::

::یک فنجان چای (بهزاد منفرد)::

بگذر از من

مریم حیدرزاده

بگذر از من

اگه راهم این روزا از تو یه کم دوره ببخش

توی زندگی آدم , یه وقتا مجبوره ببخش

بگذر از من اگه صبر و طاقتم , کافی نبود

عکس من تو قاب رویایی که می بافی نبود

 بگذر از من اگه جمعه بود و باز دیر اومدم

شب واسه گفتن قصه ها با تاخیر اومدم

 گل یکدونه گلدون بلور زندگی

چی دارم واست به جز یه عالمه شرمندگی

 آرزوم همیشه این بوده که تو کسی بشی

سایه بود دل بی پناه بی کسی بشی

 حالا که گذشته از من تو باید صاف بمونی

مث آینه شمدونای نقره شفاف بمونی

 یک سبد , دعا و خوشبختی فردا مال تو

دس من بود که می گفتم , همه دنیا مال تو

تو بازم برو سراغ بازیا و نقاشی

نباید تو از حالا به فکر غصه ها باشی

 برو زندگی را با مهربونی رنگ بزن

همه را با هر چی دوست داری , هماهنگ بزن

دوری مون و باز می ذاریم به حساب سرنوشت

انقدر خوبی که آخر , می دانم می ری بهشت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد